شهری برای چشمان خاموش
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۸۹۰۷۳
شاید قوانین ویژهای برای نابینایان در نظر گرفته نشده باشد، اما لازم است در هر شهر استانداردهای ویژهای برای این قشر از جامعه در نظر گرفته شود که از جمله این استانداردها مناسبسازی معابر است و باید مورد توجه مدیران شهری قرار گیرد.
به گزارش خبرنگار ایمنا، هر ساله روز جهانی عصای سفید نابینایان فرصتی میشود تا توجه ویژهای نسبت به این قشر از جامعه شود، نابینایی مسئلهای نیست که افراد خاصی را در بر گیرد، بلکه ممکن است این اتفاق برای هر فردی در دوران زندگیاش به وجود بیاید، لذا لازم است توجه ویژهای به نابینایان شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ابوالفضل قربانی، نایب رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، در خصوص نابینایان اظهار میکند: مدیریت شهری برای تمام اقشار جامعه به ویژه افرادی که دچار معلولیت و مشکلات جسمانی هستند، باید خدماتی را ارائه کند.
وی با اشاره به اقدامات مدیریت شهری برای تردد آسان نابینایان از سطح خیابانها و معابر، ادامه میدهد: مجموعه مدیریت شهری در تمام پیادهرو سازیها به صورت استاندارد مسیرهایی برای نابینایان ایجاد کرده است و از شهرداری مناطق و معاونت عمران درخواست کرده است به این موضوع توجه لازم را داشته باشند.
نایب رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان تصریح میکند: در تمام اقدامات مد نظر نحوه خدمترسانی به نابینایان مورد بررسی قرار گرفته است و با استفاده از نقطه نظرات آنها مشکلات در سطح شهر بررسی میشود تا معضلات موجود هرچه سریعتر رفع شود.
وی اضافه میکند: در موضوعات فرهنگی نیز در راستای تکریم و احترام به نابینایان برنامههای متعددی در نظر گرفته شده که سازمان فرهنگی، تفریحی شهرداری اصفهان متولی و مسئول این اقدامات است.
عبور از خیابانها و معابر چالش جدی نابینایانقربانی با بیان اینکه بیشترین مشکلات نابینایان عبور از خیابانها و معابر است، میگوید: نابینایان به طور معمول برای تردد از خیابانها حتی تردد از نقاط ایمن دچار مشکلاتی هستند، در حالی که هر جا عصای سفید نابینایان مشاهده شود، اولویت با عبور عابر آنها است و باید به حقوق این قشر از جامعه احترام گذاشته شود.
وی میافزاید: تهیه خودروهایی که بتواند پاسخگوی درخواست نابینایان باشد و جابهجایی آنها را برعهده داشته باشد، در دستور کار بوده و قرار است این خودروها به صورت ویژه به نابینایان سرویسدهی کند، این در حالی است که اتوبوسهای معمولی نیز در اختیار شهروندان نابینا بوده، با این تفاوت که اولویت نشستن با این قشر از جامعه است.
نایب رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان تصریح میکند: در اتوبوسها برای نابینایان استاندارد خاصی در نظر گرفته نشده است، اما خرید اتوبوسهای جدید و کم شدن ارتفاع آنها از جمله ویژگیهایی است که برای افراد ناتوان جسمی_حرکتی به ویژه شهروندان ویلچری مناسب است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا برای امنیت تردد نابینایان در پیادهراهها اقداماتی انجام شده است؟، خاطرنشان میکند: برای تردد آنها در پیادهراهها تنها قرار گرفتن موزاییکهایی که مسیر را به نابینایان نشان دهد در استانداردها در نظر گرفته شده است، اما باید به این موضوع توجه کرد که حرکت موتورسیکلتها ضمن اینکه به عابران پیاده آسیب میزند به مراتب آسیب و خطر بیشتری برای نابینایان دارد، همچنین موتورسیکلتها در پیادهراهها نیز نباید بر سر راه نابینایان قرار گیرد و شهروندان باید به صورت ویژه به این نکته توجه کنند.
مناسبسازی پروژههای عمرانی جزو اقدامات اساسی استقربانی ادامه میدهد: در تمام پروژههای عمرانی شهر مناسبسازی برای معلولان و نابینایان جزو استاندارد و اقدامات اساسی است، اما در پروژههای بخش خصوصی نیز باید استانداردهای لازم رعایت شود، چرا که به صورت قطعی شهرداری در زمان پایان ساخت رعایت این استانداردها را کنترل و بازرسی میکند.
وی در خصوص توجه به حقوق نابینایان و لزوم افزایش همراهی با روشندلان، اضافه میکند: نابینایان هیچ تفاوتی با سایر شهروندان در استفاده از خدمات ندارند و حتی در برخی مواقع اولویت استفاده و بهرهمندی از خدمات با معلولان و نابینایان است.
نایب رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان در پاسخ به این سوال که آیا مدیریت شهری در دوره ششم پروژه خاصی برای نابینایان در دست اقدام دارد؟، میگوید: برای نابینایان طبق استانداردها عمل میشود، پروژه خاص و مجزایی که گفته شود مخصوص به آنها است وجود ندارد، اما به صورت عموم تمام شهروندان به ویژه نابینایان باید بتوانند از تمام فضاها استفاده کنند، از این رو مدیریت شهری طبق استانداردها برای تردد این قشر از جامعه امکانات لازم را فراهم میکند.
لزوم توجه معاونت شهرسازی به مناسبسازی معابرفرزاد مؤمنی، کارشناس شهرسازی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با بیان اینکه نابینایان به عنوان شهروندان ناتوان جسمی محسوب میشوند، اظهار میکند: همان گونه که در قوانین حقوق شهروندی وجود دارد، باید اقداماتی در راستای مناسبسازی معابر و کفسازی برای این قشر از جامعه در نظر گرفته شود، از این رو با توجه به تغییر سطوح که در کفسازی معابر ایجاد میشود، نابینایان میتوانند مسیریابی مناسب داشته باشند.
وی با بیان اینکه معاونت شهرسازی در شهر اصفهان به مناسبسازی معابر توجه ویژهای دارد، ادامه میدهد: در بیشتر معابر و پیادهراهها، کفسازیها برای نابینایان مناسبسازی شده است تا این افراد بتوانند به خوبی مسیر خود را تشخیص دهند، همچنین قوانینی برای نابینایان تعریف شده است، به گونهای که مسیری که قرار است به چهارراه یا خیابان برسند با تغییر سطوح باعث توقف این افراد میشود.
این کارشناس شهرسازی با بیان اینکه تاکنون تنها مناسبسازی برای نابینایان در معابر بوده است، اضافه میکند: لازم است مناسبسازی در حملونقل عمومی داشته باشیم، در بیشتر ایستگاههای بیآرتی برای نابینایان و سایر افراد ناتوان جسمی حرکتی از سطوح یکسان استفاده شده است، همچنین ورودی ایستگاههای بیآرتی همسطح با اتوبوس است و این همسطحسازی سهولت در رفتوآمد نابینایان را به همراه داشته است.
وی میگوید: در مترو نیز از ابتدا پروژه مناسبسازی برای افراد ناتوان جسمی_حرکتی تعریف نشده بود، اما شهرداری اصفهان در قالب معاونت شهرسازی تصمیم دارد؛ پروژه مناسبسازی را در مترو پیاده کند تا نابینایان بتوانند به خوبی از آن استفاده کنند، قرار است در پروژه مناسبسازی مترو، نابینایان به کمک دست دیوارها مترو را دنبال کند تا مسیر سوار و پیاده شدن ایستگاههای مترو را بهتر بیابند.
اهمیت مناسبسازی فضاهای شهری برای افراد ناتوان جسمی_حرکتیمؤمنی با بیان اینکه اقداماتی در مراکز محلات در قالب پروژههای ارتقای کیفی بازتعریف شده است، خاطرنشان میکند: اقدامات مناسبسازی برای افراد ناتوان جسمی حرکتی که قشر گستردهای را شامل میشود، اهمیت ویژهای دارد. حتی زنان باردار به عنوان ناتوان جسمی_حرکتی تعریف میشوند که برای آنها اقدامات ویژهای در نظر گرفته شده است.
وی میگوید: این پروژهها با محور محلات انجام شده است، زیرا تمام شهروندان جامعه در قالب مراکز محلات دورهم جمع میشوند و محلات شهرها را میسازند، به عنوان مثال شهر اصفهان ۲۰۰ محله دارد که اگر بتوانیم در هر محله مناسبسازی صحیحی انجام دهیم، گویی کل شهر را مهیا کردیم، از این رو ناتوانان جسمی_حرکتی مانند دیگر شهروندان به راحتی در جامعه ارتباط برقرار میکنند.
این کارشناس شهرسازی با اشاره به اینکه در کاربریهای مختلف شهر اصفهان باید به نکاتی توجه شود، تصریح میکند: دو مورد در یک شهر تعریف میشود یکی شهر به معنای مکانی و دیگری شهر به معنای فضایی، شهر فضایی به معنای معابر، میدانها و فضای باز شهری است، همچنین شهر مکانی در قالب قوانین ساختوساز برای نابینایان برنامهریزی میشود.
قوانین ساختوساز مناسب برای ناتوانان جسمی_حرکتی به پیمانکاران ابلاغ شودوی اضافه میکند: به عنوان مثال زمانی که قرار است یک ورزشگاه احداث شود، باید قوانین مرتبط با نابینایان و ناتوانیهای جسمی_حرکتی را به آن سازنده ورزشگاه ابلاغ کنیم تا در برنامههای ساختوساز آن سازنده یا پیمانکار لحاظ شود، یعنی اگر اقدامات تعیین شده را انجام نداد نتواند پروانه پایان ساخت دریافت کند، از این رو این موارد باید در قالب قوانین ساختوساز توسط معاونت شهرسازی به صورت ابلاغیه به نظام مهندسی ارائه و از طرف وزارت راه و شهرسازی پیگیری شود.
مؤمنی اظهار میکند: قوانین ساختوساز در حوزه حملونقل عمومی شهری، پیادهروها و فضای پارکها باید با محوریت نابینایان و ناتوانان جسمی_حرکتی پیادهسازی شود، همچنین برای ساختوساز سایر مکانهای شهری، بیمارستانها، ورزشگاهها، مراکز تجاری و عمومی این دسته از افراد باید مورد توجه باشند و قوانین سختگیرانه به کارفرمایان ساختوساز ابلاغ شود.
کد خبر 612003منبع: ایمنا
کلیدواژه: روز جهانی عصای سفید نابینایی و عصای سفید عصای سفید روشندلان روز جهانی عصای سفید نابینایان روز جهانی نابینایان مشکلات نابینایان مطالبات نابینایان ابوالفضل قرباني نایب رئیس شورای شهر مدیریت شهری مدیریت شهری اصفهان مناسب سازی معابر مناسب سازی شهر شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق نایب رئیس شورای اسلامی شهر اصفهان قوانین ساخت وساز مناسب سازی معابر قشر از جامعه مناسب سازی معاونت شهرسازی برای نابینایان پیاده راه ها مدیریت شهری برای تردد خیابان ها پروژه ها ویژه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۸۹۰۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک برنامه رادیویی مرا به زندگی برگرداند
عصمتی در نخستین شب از برنامه، مثنوی زیبایی را درباره پدرش خواند که کارگر معدن بوده است. این شعر بهسرعت در فضای مجازی چرخید و مورد توجه قرار گرفت. گفته میشود این شعر بیش از دو میلیون بار دیده و به اشتراک گذاشته شده است. از عصمتی که به واسطه این استقبال از شعرش، بهعنوان شاعر برگزیده مردمی برنامه «سرزمین شعر» انتخاب شد، دو کتاب «بیچشمداشت» در انتشارات شهرستان ادب و «بریلهای ناگزیر» در نشر ناهونته منتشر شده است. با این شاعر نابینا و موفق گفتوگو کردهایم و او درباره زندگی خود و سختیهایش گفته است.در ابتدای گفتوگو از خودتان و زندگیتان بگویید و اینکه چگونه درگیر بیماری و سپس نابینا شدید؟
من متولد روستای شوریده سرخس هستم که کار اغلب مردم آن کشاورزی و دامداری است. در نزدیکی روستای ما، روستای دیگری است به نام معدن آقدربند که در آن یک معدن زغالسنگ وجود دارد. پدر من در این معدن استخدام شد و ما به این روستا مهاجرت کردیم و من بزرگشده این روستا هستم. تا بهمن ۱۳۶۵ و در زمانی که کلاس پنجم دبستان بودم، به بیماری مننژیت مبتلا شدم و کارم به بیمارستان کشید. در اثر این بیماری به افت بینایی دچار شدم و ظرف پنج، شش ماه، بینایی من از ۱۰۰ به صفر رسید و همین مسأله باعث شد که خانهنشین شوم و در این مدت پیگیر روند درمان هم بودیم اما افاقهای نکرد و دکترها مرا جواب کردند. بعد از اینکه بحث ادامه تحصیل در مدارس نابینایان پیش آمد، خودم در ابتدا مقاومت میکردم، چون حاضر به پذیرش این جریان نبودم و نمیتوانستم بپذیرم که دیگر نمیتوانم ببینم. من آن زمان رادیو زیاد گوش میکردم و یک بار که با یک نابینای موفق در رادیو مصاحبه میکردند، انگیزه ادامه تحصیل در من به وجود آمد. در حقیقت یک برنامه رادیویی مرا به زندگی برگرداند. آقای دکتر گلزاری در برنامه جنگ جوان هر هفته یک شخصیت موفق را به برنامه میآورد. یک روز با آقای دکتر مسعود گلچین که دانشجوی نابینای دکترای جامعهشناسی بود، مصاحبه کرد. وقتی این مصاحبه را میشنیدم، مادرم هم در کنارم نشسته بود و چای میخوردیم، مادرم به من گفت تو هم میتوانی مانند این فرد موفق باشی و آنجا بود که این قضیه را پذیرفتم و تصمیم به ادامه تحصیل گرفتم؛ البته مدرسه نابینایان مشهد امکانات شبانهروزی نداشت و برای ما که از شهرستان آمده بودیم، امکان درس خواندن در این مدرسه نبود برای همین به مدرسه شهید محبی تهران رفتم و تا سال دوم دبیرستان در آنجا بودم و سوم و چهارم دبیرستان را در مشهد خواندم و بعد در دانشگاه بیرجند قبول شدم و تا مقطع کارشناسی ارشد ادبیات درسم را پیش بردم. جالب این است که ۱۴ سال بعد در یک همایش ویژه دانشجویان و دانشآموختگان نابینایان موفق در شیراز همین آقای دکتر گلچین را ملاقات کردم و وقتی این جریان را برایش تعریف کردم، خیلی برایش جالب بود.
با شرایطی که داشتید احتمالا درس خواندن برایتان خیلی هم سخت بوده است؟
شروع کار در مدارس نابینایان برای من خیلی سخت بود چرا که من خط بریل بلد نبودم و همزمان باید این خط را یاد میگرفتم و درس را هم گوش میکردم. وقتی هم که خط را یاد گرفتم، دستم کند بود و به سرعت بچههایی که تا کلاس پنجم بریل خوانده بودند، نمیرسیدم ولی کمکم با ممارست زیاد این قضیه برایم عادی شد. در دانشگاه هم در سال اول کار برای نابینایان خیلی سخت میشود چرا که منابع درسی به خط بریل نیست و باید جزوات را از بچهها بگیریم و بدهیم به گویندگانی که جزوات را بخوانند. یادم هست سه ضبط صوت به خوابگاه دانشجویان برده و در اتاقها توزیع کرده بودم و دوستان همان طور که یادداشتبرداری میکردند، میخواندند یا جزواتی که در دانشگاههای دیگر صوتی شده بود، تهیه میکردیم. به این صورت خوراک مطالعاتی خود را تهیه میکردیم.
خود من چند گزارش درباره کتابخانههای نابینایان تهیه کردهام و در آنها همیشه نابینایان از کمبود منابع ادبی یا متون دانشگاهی و درسی گلایه داشتهاند؛ برای حل این مشکل چه کاری میشود کرد؟
شاید یکی از سادهترین کارها این است که منابعی مشخص شود. استادان معمولا منابع مختلفی را معرفی میکنند و دانشجویان مجبورند آن منبع استاد را تهیه کنند که امکان دارد، به نسخه صوتی یا بریل تبدیل نشده باشد. اگر چند منبع مشخص از طرف وزارت علوم برای درسهای مختلف مثلا گلستان، حافظ و...مشخص شود، راحتتر میشود این منابع را ضبط کرد یا دانشجویانی که این درسها را ضبط و به نسخه صوتی تبدیل کردهاند، راحتتر میتوانند آن منابع را با هم تبادل کنند. البته امروزه با پیشرفت فناوری و پیامرسانهای موجود، سایتهای زیادی هستند که کتابهای درسی و غیردرسی زیادی به صورت صوتی در آنها وجود دارد اما باز هم نیاز به صوتی شدن منابع بیشتر و در اختیار قرار گرفتن آنها احساس میشود.
در مشهد کتابخانه ویژه معلولان وجود دارد؟
در مشهد کتابخانه مرکزی مشهد که به تازگی هم افتتاح شده است، بخش ویژه خط بریل و هم کتاب صوتی و همچنین کتابخانه دکتر شریعتی دانشگاه فردوسی و آزاد، بخش کتابخانه گویا هم با چند هزار عنوان کتاب داریم در این زمینه شکر خدا. در سالهای اخیر دسترسی به کتابهای صوتی راحتتر و بیشتر شده است.
از این بگویید که شعر و شاعری چگونه برای شما آغاز شد؟
همان سالهایی که تهران بودم حوالی سال دوم با راهنمایی معلمان نابینا و بهخصوص یکی از آنها که شاعر بود، به شعر علاقهمند شدم. شاید یکی از دلایلش، آن همه دوری از خانواده و دلتنگی بود. از اول مهر تا پایان اسفند به ما اجازه مرخصی نمیدادند و این غربت، دوری از خانواده باعث شد برای خودم چیزهایی بنویسم. ضمن اینکه اندوه نابینایی برای من بیشتر بود، چون نابینایی برای من پیش آمده بود و نسبت به بقیه بچهها که عمدتا نابینای مادرزاد بودند، پذیرفتن آن برایم سختتر بود. همه این مسائل دستبهدست هم داد که بنویسم؛ ضمن اینکه رادیو هم زیاد میشنیدم و اطلاعاتم زیاد بود. همان زمان انشای من نسبت به بقیه بچهها خیلی بهتر بود و مورد تشویق معلمان ادبیات قرار میگرفتم، همین اطلاعات عمومی به من کمک کرد و شاید از همان اولین شعری که درباره رنگها نوشتم، رنگها برای خودم و برای دیگر دوستان نابینایم ترجمه کردم. البته شعر سادهای بود:
آسمانی رنگ زیبای رجاست
قرمز احساس گل عاطفههاست
شعری بود که میخواستم تسکینی برای خودم باشد و ندیدن را اینگونه جبران و خودم را قانع کنم. وقتی سوم راهنمایی بودم در منطقه ۵ تهران شعرم رتبه آورد و به مرحله استانی راه پیدا کرد و این باعث شد مصمم شوم تا شعر را جدی ادامه دهم. همان مدرسه بخشی به اسم هنرکده داشت که خانم نیکپور مسئول آن بود. او خانم معلم شاعری بود که بچههای دارای استعداد ادبی و هنری را شناسایی میکرد و برایشان کلاس میگذاشت. روزنامه اطلاعات در آن زمان صفحهای به نام معلولان داشت که این خانم معلم آثار بچهها را تصحیح و در روزنامه منتشر میکرد. اینها باعث شد انگیزههای جدیتری در من ایجاد شود و وقتی هم به مشهد آمدم، حضور در انجمنهای ادبی و آشنایی با استاد کاظمی باعث شد کار را جدیتر بگیرم.
آیا امروز بین نابینایان، توجه به شعر و شاعری به صورت جدی دنبال میشود؟
اتفاقا سال گذشته اولین همایش نگاه سپید ویژه شاعران نابینا و کمبینا در یزد برگزار شد که شاعران حضور پررنگی در این همایش داشتند و سطح آثارشان هم خیلی خوب بود، بهویژه حضور شاعران خانم خیلی پررنگ بود به گونهای که شش نفر از هشت نفر برگزیده، شاعران خانم بودند. معلوم بود با شعر بهخوبی آشنا هستند و نسبت به گذشته که شاعران نابینا سعی میکردند فقط برای خودشان یا به قول معروف برای دل خودشان بنویسند و شعرشان را جایی بازتاب نمیدادند؛ الان از آن فضا چند گام جلوتر آمدهاند و در جشنوارههایی اینچنین شرکت میکنند و میشود انتظار داشت سالهای بعد شعرهای خیلی خوبی از آنها شنید.
سرزمین شعر و حضورتان در این برنامه بگویید.
سرگروهها در انتخاب افراد تعیینکننده بودند و لطف آقای دکتر اکرامی شامل حال من شد و ایشان مرا دعوت کردند و من هم با افتخار پذیرفتم و اولین شعری که در آنجا خوانده شد، شعر «پدرم را خدا بیامرزد» من بود که تجربه شخصی من و شعری درباره پدرم بود که معدن و زغال و دیگر واژههایی را که عمری با آنها زیسته بودم بیان میکرد و خدا را شکر با استقبال هم روبهرو شد.
قبلا فکر میکردید مورد پسند مردم واقع شود؟
جاهایی که این شعر را خوانده بودم بازتابهای خیلی خوبی دریافت کرده بودم اما نه در این حد، انتظار اینکه این شعر اینقدر فراگیر شود و بازتاب پیدا کند را نداشتم.شعر دیگری که در این برنامه خواندم، شعر «خودم را میبینم با من از راه نگویید» درباره مشکلات معلولان در جامعه بود که این شعر در جامعه معلولان بازخورد خیلی زیادی داشته است و خودم دیدهام در مراسم مختلف و معمولا در روز جهانی عصای سپید این شعر را بهصورت سرود یا دکلمه اجرا کردهاند و به قول یکی از دوستان این شعر، شعر ملی نابینایان شده است. یکی از دوستان به من میگفت در تاجیکستان بین نابینایان آنجا هم این شعر بازتاب پیدا کرده است.
استفاده از فرصت حضور در رسانه برای طرح مشکلات معلولان
دوستانی که در این برنامه حضور داشتند، ۶۳ نفر شاعر بودند که شعرهای عاشقانه و اجتماعی خوبی داشتند و اگر من هم مانند آنها شعر میخواندم، کار خاصی نکرده و حرف متفاوتی بیان نکرده بودم در حالیکه دوست داشتم حرفی از جنس خودم بیان کنم که هم شعر باشد و هم بازتابدهنده جامعهای که به آن تعلق دارم، مثلا شعر سومی که در برنامه خواندم، شعری برای «لویی بریل» بود که واقعا همیشه فکر میکنم باید ادای دینی به چنین شخصی که جهان نابینایان را روشن کرده است، بکنم. به آقای دکتر اکرامی گفتم حتی اگر حذف هم بشوم دوست دارم این شعر خوانده شود به این دلیل که میخواهم به شخصیتی که سرنوشت نابینایان جهان را عوض کرد، ادای دین کنم. یا شعر قبل از آن که کلا فضای مربوط به معلولان و نابینایان داشت، میدانستم اگر این شعر را نخوانم، دوستان معلوم و نابینای من این انتقاد را خواهند داشت که اگر دیگران شعر عاشقانه و اجتماع بخوانند و شما هم همان کار را بکنی، کار خاصی نکردهای در صورتیکه میتوانستی در کنار حضورت مسائل ما را هم مطرح کنی و من هم همین کار را کردم. شاید اگر به مرحله بعد میرسیدم رباعیهایی برای رودکی شاعر نابینا و پدر شعر فارسی میخواندم.
چند رباعی از موسی عصمتی
گل داده جهان فارسی بعد از تو
برای پرچمدار و پدر شعر فارسی (رودکی جان)
سرگشته و گنگ و مات برگشت امیر
بیآنهمه سور و سات برگشت امیر
آن روز که دلتنگ بخارا بودیم
با شعر تو از هرات برگشت امیر
آن روز شکوه لحظهها را دیدیم
ما رنگ خدایی صدا را دیدیم
از پنجره بسته چشمت در شب
ما معجزه سبز خدا را دیدیم
چون ماه، به سمت آسمان برگشتیم
چون سرو، به باغ و بوستان برگشتیم
با نغمه رود بیکرانت ای مرد
ما تا لب جوی مولیان برگشتیم
تو آینه را دوباره جاری کردی
با نغمه رود بیقراری کردی
تو سرو بلند فارسی را هر روز
با شعر و ترانه آبیاری کردی
این سرو بلند و شاد مدیون تو است
این شعر پر از نماد مدیون تو است
هرچند پیافکند بنایی چون کوه
فردوسی پاکزاد مدیون تو است
در کوه هنوز هم صدایت باقیست
پژواک تمام لحظههایت باقیست
در سنگترین نشانههای تاریخ
دیدیم هنوز رد پایت باقیست
گل داده جهان فارسی بعد از تو
روشن شده جان فارسی بعد از تو
هر روز پر از گزارههای عشق است
دستور زبان فارسی بعد از تو
با تو غزل و سرود جاری شده است
بغضی که شکسته بود جاری شده است
آموی زلال فارسی در این دشت
از جانب پنجرود جاری شده است
حالا غزل و ترانهها رویاییست
موسیقی رودخانهها رویاییست
از دشت سرخس تا خجند و پروان
چون شعر تو، عاشقانهها رویاییست
خوشباش که خار سیمها گل شده است
این مرز، بدل به جاده و پل شده است
نام همه برادران جانی
تهران و دوشنبهجان و کابل شده است